فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 392
داني که چيست دولت ديدار يار ديدن ، در کوي او گدايي بر خسروي گزيدن از جان طمع بريدن آسان بود وليکن ، از دوستان جاني مشکل توان بريدن خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ ، وان جا به نيک نامي پيراهني دريدن گه چون نسيم با گل راز نهفته گفتن ، گه سر عشقبازي از بلبلان شنيدن بوسيدن لب يار اول ز دست مگذار ، کآخر ملول گردي از دست و لب گزيدن فرصت شمار صحبت کز اين دوراهه منزل ، چون بگذريم ديگر نتوان به هم رسيدن
گويي برفت حافظ از ياد شاه يحيي
،
يا رب به يادش آور درويش پروريدن
تعبیر:
فرصت ها را بیهوده از دست نده و کینه های کهنه را از دل بیرون کن و راه صلح و آشتی و دوستی را باز کن. زندگی بدون رفیق شفیق و یار همراه، بسیار سخت و دشوار است. مانند آینه یکرو و یکرنگ باش تا زندگی سالم و خوبی در پیش داشته باشی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 316
زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم ، ناز بنياد مکن تا نکني بنيادم مي مخور با همه کس تا نخورم خون جگر ، سر مکش تا نکشد سر به فلک فريادم زلف را حلقه مکن تا نکني دربندم ، طره را تاب مده تا ندهي بر بادم يار بيگانه مشو تا نبري از خويشم ، غم اغيار مخور تا نکني ناشادم رخ برافروز که فارغ کني از برگ گلم ، قد برافراز که از سرو کني آزادم شمع هر جمع مشو ور نه بسوزي ما را ، ياد هر قوم مکن تا نروي از يادم شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه ، شور شيرين منما تا نکني فرهادم رحم کن بر من مسکين و به فريادم رس ، تا به خاک در آصف نرسد فريادم
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روي
،
من از آن روز که دربند توام آزادم
تعبیر:
در هر کاری میانه روی پیشه کن و دقت عمل داشته باش. به فکر دوستان خود باش و آنان را از یاد نبر تا در روزگار تنگدستی و نیاز به کمک تو بشتابند. خود را از پند و اندرز بزرگان بی نیاز ندان و غرور و تکبر را کنار بگذار.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 16
خمي که ابروي شوخ تو در کمان انداخت ، به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود ، زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت به يک کرشمه که نرگس به خودفروشي کرد ، فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوي کرده مي روي به چمن ، که آب روي تو آتش در ارغوان انداخت به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم ، چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت بنفشه طره مفتول خود گره مي زد ، صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت ز شرم آن که به روي تو نسبتش کردم ، سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت من از ورع مي و مطرب نديدمي زين پيش ، هواي مغبچگانم در اين و آن انداخت کنون به آب مي لعل خرقه مي شويم ، نصيبه ازل از خود نمي توان انداخت مگر گشايش حافظ در اين خرابي بود ، که بخشش ازلش در مي مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
،
مرا به بندگي خواجه جهان انداخت
تعبیر:
از روزگار و سرنوشت خود شکایت می کنی اما غم نخور. روزگار همیشه به یک منوال نمی چرخد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 327
مرا عهديست با جانان که تا جان در بدن دارم ، هواداران کويش را چو جان خويشتن دارم صفاي خلوت خاطر از آن شمع چگل جويم ، فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم به کام و آرزوي دل چو دارم خلوتي حاصل ، چه فکر از خبث بدگويان ميان انجمن دارم مرا در خانه سروي هست کاندر سايه قدش ، فراغ از سرو بستاني و شمشاد چمن دارم گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمين سازند ، بحمد الله و المنه بتي لشکرشکن دارم سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سليماني ، چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم الا اي پير فرزانه مکن عيبم ز ميخانه ، که من در ترک پيمانه دلي پيمان شکن دارم خدا را اي رقيب امشب زماني ديده بر هم نه ، که من با لعل خاموشش نهاني صد سخن دارم چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله ، نه ميل لاله و نسرين نه برگ نسترن دارم
به رندي شهره شد حافظ ميان همدمان ليکن
،
چه غم دارم که در عالم قوام الدين حسن دارم
تعبیر:
بیهوده و از روی نادانی خود را گرفتار مشکلات نکن و به زندگی خود آسیب مرسان. آرزوهای دور و دراز را رها کن. به آنچه داری قانع باش. در زندگی خصوصی بسیار موفق هستی. قدر خانواده ی خود را بدان و لحظات شیرین زندگی را غنیمت بدان و خداوند را شاکر باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 360
گر از اين منزل ويران به سوي خانه روم ، دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم زين سفر گر به سلامت به وطن بازرسم ، نذر کردم که هم از راه به ميخانه روم تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک ، به در صومعه با بربط و پيمانه روم آشنايان ره عشق گرم خون بخورند ، ناکسم گر به شکايت سوي بيگانه روم بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار ، چند و چند از پي کام دل ديوانه روم گر ببينم خم ابروي چو محرابش باز ، سجده شکر کنم و از پي شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولاي وزير
،
سرخوش از ميکده با دوست به کاشانه روم
تعبیر:
اگر از گرفتاری های زندگی خلاص شدی بهتر است که از آنجا تجربه بیندوزی و عاقلانه رفتار کنی. در کارها زود تصمیم نگیر و عاقبت اندیش باش. از تجربیات خود و دیگران به نحو احسن استفاده کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 443
چو سرو اگر بخرامي دمي به گلزاري ، خورد ز غيرت روي تو هر گلي خاري ز کفر زلف تو هر حلقه اي و آشوبي ، ز سحر چشم تو هر گوشه اي و بيماري مرو چو بخت من اي چشم مست يار به خواب ، که در پي است ز هر سويت آه بيداري نثار خاک رهت نقد جان من هر چند ، که نيست نقد روان را بر تو مقداري دلا هميشه مزن لاف زلف دلبندان ، چو تيره راي شوي کي گشايدت کاري سرم برفت و زماني به سر نرفت اين کار ، دلم گرفت و نبودت غم گرفتاري
چو نقطه گفتمش اندر ميان دايره آي
،
به خنده گفت که اي حافظ اين چه پرگاري
تعبیر:
تردید و دو دلی را رها کن. گمان نکن که تنها هستی و به دوستان و یاران خود اعتماد کن. بیهوده آنان را از خود نرنجان. به نصیحت خیرخواهان توجه کن. به کسانی که به تو احتیاج دارند، بی توجهی نکن. در راه رسیدن به مقصود به بخت و شانس و تقدیر تکیه نکن، بلکه به توانایی های ذاتی خود اتکا داشته باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 401
چون شوم خاک رهش دامن بيفشاند ز من ، ور بگويم دل بگردان رو بگرداند ز من روي رنگين را به هر کس مي نمايد همچو گل ، ور بگويم بازپوشان بازپوشاند ز من چشم خود را گفتم آخر يک نظر سيرش ببين ، گفت مي خواهي مگر تا جوي خون راند ز من او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود ، کام بستانم از او يا داد بستاند ز من گر چو فرهادم به تلخي جان برآيد باک نيست ، بس حکايت هاي شيرين باز مي ماند ز من گر چو شمعش پيش ميرم بر غمم خندان شود ، ور برنجم خاطر نازک برنجاند ز من دوستان جان داده ام بهر دهانش بنگريد ، کو به چيزي مختصر چون باز مي ماند ز من
صبر کن حافظ که گر زين دست باشد درس غم
،
عشق در هر گوشه اي افسانه اي خواند ز من
تعبیر:
راه های مختلفی را آزموده ای ولی به نتیجه ی مطلوب نرسیده ای. ناامید و مأیوس نباش. دوباره سعی کن. اگر دوباره شکست خوردی نگران نباش. دنیا به آخر نمی رسد. مرد را برای نبرد با سختی ها آفریده اند و پیروزی، میوه ی شیرین هر تلاش و کوششی است.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 145
چه مستيست ندانم که رو به ما آورد ، که بود ساقي و اين باده از کجا آورد تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير ، که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد دلا چو غنچه شکايت ز کار بسته مکن ، که باد صبح نسيم گره گشا آورد رسيدن گل و نسرين به خير و خوبي باد ، بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد صبا به خوش خبري هدهد سليمان است ، که مژده طرب از گلشن سبا آورد علاج ضعف دل ما کرشمه ساقيست ، برآر سر که طبيب آمد و دوا آورد مريد پير مغانم ز من مرنج اي شيخ ، چرا که وعده تو کردي و او به جا آورد به تنگ چشمي آن ترک لشکري نازم ، که حمله بر من درويش يک قبا آورد
فلک غلامي حافظ کنون به طوع کند
،
که التجا به در دولت شما آورد
تعبیر:
حادثه غیر مترقبه ای که برایت اتفاق افتاده به زودی برطرف خواهد شد و نتیجه ی مثبت آن را خواهی دید. به زودی خبری مسرت بخش در زندگی، تو را دگرگون خواهد کرد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 440
سحر با باد مي گفتم حديث آرزومندي ، خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندي دعاي صبح و آه شب کليد گنج مقصود است ، بدين راه و روش مي رو که با دلدار پيوندي قلم را آن زبان نبود که سر عشق گويد باز ، وراي حد تقرير است شرح آرزومندي الا اي يوسف مصري که کردت سلطنت مغرور ، پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندي جهان پير رعنا را ترحم در جبلت نيست ، ز مهر او چه مي پرسي در او همت چه مي بندي همايي چون تو عالي قدر حرص استخوان تا کي ، دريغ آن سايه همت که بر نااهل افکندي در اين بازار اگر سوديست با درويش خرسند است ، خدايا منعمم گردان به درويشي و خرسندي
به شعر حافظ شيراز مي رقصند و مي نازند
،
سيه چشمان کشميري و ترکان سمرقندي
تعبیر:
زندگی فراز و نشیب بسیار دارد. اگر امروز دچار رنج و زحمت شده ای فردا به آرزوی خود می رسی به شرط آنکه از ناملایمات راه ناامید و مأیوس نشوی. به لطف خداوند توکل داشته باش و ایمان بیاور. غرور و تکبر را رها کن و با دوستان و افراد خانواده ات مشورت کن تا به مقصود خود برسی. زیاده طلب و حریص نباش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 255
يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور ، کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور اي دل غمديده حالت به شود دل بد مکن ، وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن ، چتر گل در سر کشي اي مرغ خوشخوان غم مخور دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت ، دايما يک سان نباشد حال دوران غم مخور هان مشو نوميد چون واقف نه اي از سر غيب ، باشد اندر پرده بازي هاي پنهان غم مخور اي دل ار سيل فنا بنياد هستي برکند ، چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم ، سرزنش ها گر کند خار مغيلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد ، هيچ راهي نيست کان را نيست پايان غم مخور حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب ، جمله مي داند خداي حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شب هاي تار
،
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
تعبیر:
روزگار رنج و حرمان تمام می شود و دوران خوشی و شادکامی به زودی فرا می رسد. امروز اگر دچار رنج و سختی شده ای، فردا نتیجه ی مطلوب را بدست خواهی آورد. صبر و تحمل کلید خوشبختی تو است. به خداوند امید داشته باش و دعا را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 111
عکس روي تو چو در آينه جام افتاد ، عارف از خنده مي در طمع خام افتاد حسن روي تو به يک جلوه که در آينه کرد ، اين همه نقش در آيينه اوهام افتاد اين همه عکس مي و نقش نگارين که نمود ، يک فروغ رخ ساقيست که در جام افتاد غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد ، کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم ، اينم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد چه کند کز پي دوران نرود چون پرگار ، هر که در دايره گردش ايام افتاد در خم زلف تو آويخت دل از چاه زنخ ، آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد آن شد اي خواجه که در صومعه بازم بيني ، کار ما با رخ ساقي و لب جام افتاد زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت ، کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد هر دمش با من دلسوخته لطفي دگر است ، اين گدا بين که چه شايسته انعام افتاد
صوفيان جمله حريفند و نظرباز ولي
،
زين ميان حافظ دلسوخته بدنام افتاد
تعبیر:
فریب ظواهر هر کار را نخور و به عمق و پایان کار بیندیش. مشکلاتی که در سر راه تو قرار گرفته نتیجه ی خودبینی و عجله و مشورت نکردن در کارهاست. اگر امیدوار باشی و عاقلانه چاره اندیشی کنی می توانی شکست خود را جبران کنی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 19 آذر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 222
از سر کوي تو هر کو به ملالت برود ، نرود کارش و آخر به خجالت برود کارواني که بود بدرقه اش حفظ خدا ، به تجمل بنشيند به جلالت برود سالک از نور هدايت ببرد راه به دوست ، که به جايي نرسد گر به ضلالت برود کام خود آخر عمر از مي و معشوق بگير ، حيف اوقات که يک سر به بطالت برود اي دليل دل گمگشته خدا را مددي ، که غريب ار نبرد ره به دلالت ببرد حکم مستوري و مستي همه بر خاتم تست ، کس ندانست که آخر به چه حالت برود
حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامي
،
بو که از لوح دلت نقش جهالت برود
تعبیر:
برای رسیدن به مقصود باید رنج و زحمت کشید. با سهل انگاری و دست روی دست گذاشتن هیچ نتیجه ای حاصل نمی شود. با امید به خدا و مشورت با دوستان و کمک بزرگان به هدف خواهی رسید. نا امید نباش.